صفحه در حال بارگزاری
لطفا صبر کنید ...

عمر بن خطاب از نگاه اهلش قسمت اول
صفحه اول سایت ارتباط با ما لیست اعضا صفحه اصلی

اطلاعات نشان ميدهد که شما هنوز عضو اين انجمن نيستيد ...و براي استفاده از امکانات انجمن بايد عضو شويد
براي عضويت سريع اينجا کليک کنيد
عضويت شما در تالار 30 ثانيه طول خواهد کشيد

>بستن اين پنجره<

نام کاربری
رمز ورود
یا »عضویت
» رمز عبور را فراموش کردم




صفحه اصلی / عمر / عمر بن خطاب از نگاه اهلش قسمت اول

ارسال پاسخ
تعداد بازدید 435
عمر بن خطاب از نگاه اهلش قسمت اول
نویسنده پیام

kheymegahabalfazl آفلاین
ارسال‌ها : 3047
عضویت: 15 /4 /1391
تشکرها : 1059
تشکر شده : 2211
عمر بن خطاب از نگاه اهلش قسمت اول
با سلام

آنچه در کتب اهل سنت آمده از این قرار است 
برخى از عالمان اهل تسنن؛ از جمله شمس الدين ذهبى در تاريخ الإسلام، محمد بن سعد در لطبقات الكبرى و... نقل كرده‌اند كه پس از اطلاع عمر بن خطاب از اسلام آوردن داماد و خواهرش، به خانه آن‌ها آمد و شوهر خواهرش را مورد ضرب و شتم قرار داد، خواهرش براى دفاع  از شوهرش مداخله كرد، عمر چنان با مشت به صورت او كوبيد كه خون از تمام صورتش جارى شد.

فمشى عمر فأتاهما وعندهما خباب فلما سمع بحس عمر توارى في البيت فدخل فقال: ما هذه الهينمة؟ وكانوا يقرءون طه قالا:
ما عدا حديثا تحدثناه بيننا قال: فلعلكما قد صبأتما؟ فقال له ختنه: يا عمر إن كان الحق في غير دينك؟ فوثب عليه فوطئه وطئا شديدا فجاءت أخته لتدفعه عن زوجها فنفحها نفحة بيده فدمي وجهها.


عمر نزد آن دو (خواهر و همسر خواهرش) رفت؛ خباب نيز آنجا بود و هنگامي که احساس کرد عمر به آن جا مى‌آيد،
در خانه پنهان شد؛
عمر گفت: اين سر و صداها چيست؟ 
ـ آنان سوره طه را تلاوت مى‌کردند ـ پاسخ دادند: چيزى جز سخنانى که به هم
مى‌گفتيم نبود؛ عمر گفت: شايد شما از دين بيرون رفته‌ايد؟ 

شوهر خواهرش پاسخ داد: اى عمر؛ اگر حق در غير دين تو باشد چه خواهى کرد؟
عمر به او حمله كرد و او را لگد کوب نمود، خواهرش آمد تا از شوهرش دفاع کند؛ اما عمر با دست بر صورت او کوبيد که صورتش خونين شد.
النميري البصري، أبو زيد عمر بن شبة (متوفاي262هـ)، تاريخ المدينة المنورة، ج 1، ص 348، تحقيق علي محمد دندل وياسين سعد الدين بيان، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1417هـ-1996م؛
البلاذري، أحمد بن يحيى بن جابر (متوفاي279هـ)، أنساب الأشراف، ج 3، ص   386؛
المقدسي الحنبلي، أبو عبد الله محمد بن عبد الواحد بن أحمد (متوفاي643هـ)، الأحاديث
المختارة، ج 7، ص 141، تحقيق عبد الملك بن عبد الله بن دهيش، ناشر: مكتبة النهضة الحديثة - مكة المكرمة، الطبعة: الأولى،   410هـ؛

الذهبي، شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفاي748هـ)، تاريخ الإسلام ووفيات المشاهير   والأعلام، ج 1، ص 174، تحقيق د. عمر عبد السلام تدمرى، ناشر: دار الكتاب العربي - لبنان/ بيروت، الطبعة: الأولى، 1407هـ - 1987م؛
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل (متوفاي852 هـ)، المطالب العالية بزوائد
المسانيد الثمانية، ج 17، ص 259، تحقيق: د. سعد بن ناصر بن عبد العزيز الشتري، ناشر: دار العاصمة/ دار الغيث - السعودية، الطبعة: الأولى، 1419هـ

ابن كثير دمشقى نيز اين گونه نقل مى‌كند:
فقامت إليه أخته فاطمة بنت الخطاب لتكفه عن زوجها فضربها فشجها.
فاطمه دختر  خطاب آمد تا از شوهرش دفاع كند، عمر آن چنان او را زد كه سرش شكست!!!
القرشي الدمشقي، إسماعيل بن عمر بن كثير أبو الفداء (متوفاي774هـ)، البداية والنهاية، ج 3، ص 80، ناشر: مكتبة المعارف – بيروت.

8. عمر، فرزندش را به خاطر پوشيدن لباس زيبا كتك ‌زد:
خشونت‌هاى عمر منحصر به زنان نمى‌شد؛ بلكه حتى كودكان خردسال نيز طعم تازيانه معروف عمر را چشيده‌اند.
معمر بن راشد در الجامع، عبد الرزاق صنعانى در المصنف و جلال الدين سيوطى در تاريخ الخلفاء مى‌نويسند:
دَخَلَ ابنٌ لِعُمَرَ بنِ الْخَطَّابِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا عَلَيهِ وَقَدْ تَرَجَّلَ وَلَبِسَ ثِيَابَاً حِسَانَاً، فَضَرَبَهُ عُمَرُ بِالدرَّةِ حَتَّى أَبْكَاهُ، فَقَالَتْ لَهُ حَفْصَةُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا: لَمْ يَكُنْ فَاحِشاً، لِمَ ضَرَبْتَهُ؟ قَالَ: رَأَيْتُهُ قَدْ أَعْجَبَتْهُ نَفْسُهُ فَأَحْبَبْتُ أَنْ أُصَغرَهَا إِلَيْهِ.
از عكرمه بن خالد نقل شده است كه گفت: پسر عمر نزد پدرش رفت؛ در حالى كه لباس زيبا و خوبى پوشيده بود، عمر آن قدر او را با تازيانه زد تا به  گريه افتاد،
حفصه گفت:
 او كه كار بدى نكرده، چرا او را كتك مى‌زنى؟ 
عمر گفت: احساس كردم كه از پوشيدن لباس دچار غرور شده است و خواستم غرورش را بشكنم.
الأزدي، معمر بن راشد (متوفاي151هـ، الجامع، ج 10، ص 416، تحقيق: حبيب الأعظمي، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الثانية، 1403هـ؛
الصنعاني، أبو بكر عبد الرزاق بن همام (متوفاي211هـ)، المصنف، ج 10، ص 416، تحقيق حبيب الرحمن الأعظمي، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الثانية، 1403هـ؛
السيوطي، عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاي911هـ)، تاريخ الخلفاء، ج 1، ص 142، تحقيق: محمد محي الدين عبد الحميد، ناشر: مطبعة السعادة - مصر، الطبعة: الأولى، 1371هـ - 1952م.

اين كودك خردسال چه گناهى كرده بود كه اين چنين مورد ضرب و شتم عمر قرار   مى‌گيرد؟

آيا لباس  نو پوشيدن نوجوان حرام است؟
آيا يك كودك حق ندارد لباس نو      به پوشد و خوشحال باشد؟


امضای kheymegahabalfazl
هر که می خواهد شهداء را بشناسد باید داستان کربلاء را بخواند. *شهید سید مرتضی آوینی*



قالَ آلامام مهدي(عليه السلام) : لا يُنازِعُنا مَوْضِعَهُ إلاّ ظالِمٌ آثِمٌ، وَ لا يَدَّعيهِ إلاّ جاحِدٌ كافِرٌ.

امام مهدي فرمود: كسى با ما، در رابطه با مقام ولايت و امامت مشاجره و منازعه نمى كند مگر آن كه ستمگر و معصيت كار باشد، همچنين كسى مدّعى ولايت و خلافت نمى شود مگر كسى كه منكر و كافر باشد
پنجشنبه 07 شهریور 1392 - 19:28
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده:
تشکر شده: 1 کاربر از kheymegahabalfazl به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: shia &
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.



پرش به انجمن :



تماس با ما | عمر بن خطاب از نگاه اهلش قسمت اول | بازگشت به بالا | بازگشت به محتوا | پیوند سایتی RSS


Powered by RozBlog.Com, © 2002-2012
Theme Translation to MyBB by B.Rahmani
Translation to Rozblog : Pcramz.rzb.ir
Theme design by Majid Online