ارسال پاسخ
تعداد بازدید 284
نویسنده پیام
kheymegahabalfazl آفلاین


ارسال‌ها : 3048
عضویت: 15 /4 /1391
تشکرها : 1059
تشکر شده : 2211
توهينات سخيف ابن تيميه به امام حسين ع

إبن تيميه در كتاب منهاج السنة، جلد 4، صفحه 528 مي‌گويد:

افرادي همانند يزيد و منصور و عبد الملك وقتي به عنوان خليفه معين شدند، هر كس بخواهد در برابر اينها قيام كند،:

فإن مفسدته اعظم من مصلحته.

فساد اين قيام، بيش از مصلحت آن است.

فإن خرج علي إمام ذي سلطان إلا كان ما تولد علي فعله من الشر أعظم مما تولد من الخير.

از قيام در برابر امامي كه سلطان است، شر توليد مي‌شود و اين شر، بيش از خير در اين قيام است.

در جاي ديگر صراحت دارد:

و لم يكن في الخروج لا مصلحة دين و لا مصلحة دنيا، بل تمكن أولئك الظلمة الطغاة من سبط رسول الله حتي قتلوه مظلوما شهيدا.

در اين قيام امام حسين، نه مصلحت ديني بود و نه مصلحت دنيا. بلكه موجب شد اين ظالمان و طاغيان بر فرزند رسول الله مسلط شوند و او را مظلومانه بكشند و شهيد كنند.

منهاج السنة لإبن تيمية، ج4، ص530

إبن تيميه مقداري نسبت به أهل بيت (عليهم السلام) تعبير وقيح و زشتي دارد و مي‌گويد:

در ميان صحابه و تابعين، به ويژه در أهل بيت:

نوع من الهوي الخفي.

نوعي از هوي و هوس مخفي بوده است.

منهاج السنة لإبن تيمية، ج2، ص245

يعني اين هواهاي نفساني بوده است كه اينها را به بعضي از كارها كشانده است!

اگر بخواهيم در اين مورد مطلب نقل كنيم، زياد است. وقتي ايشان به قيام امام حسين (عليه السلام) مي‌رسد يا نظرش را نسبت به يزيد و امثال اين مطرح مي‌كند، يك نظر كاملاً منفي دارد.

ولي اين براي ما روشن نيست كه ايشان كه مي‌گويد:

و لم يكن في الخروج لا مصلحة دين و لا مصلحة دنيا.

در اين قيام امام حسين، نه مصلحت ديني بود و نه مصلحت دنيا.

اين‌كه مصلحت ديني و دنيوي از نظر ايشان چيست، ما نفهميديم. اي كاش مي‌گفت يزيد در خلافتش چه مصالح ديني داشت و چه مصالح دنيوي داشت تا اين مصالح را با همديگر بسنجيم؟ اي كاش ايشان معين مي‌كرد اين يزيدي كه مي‌گويد:

لعبت هاشم بالملك فلا  

                     

خبر جاء و لا وحي نزل

و منكر تمام اسلام و نبوت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) شده است، در اين خلافت يزيد چه مصالحي بوده كه ما نبايد به آن دست بزنيم؟ و چه فوائد ديني و دنيوي داشت كه مي‌گويد:

ليت أشياخي ببدر شهدوا.

اي كاش آن اجداد من كه در بدر كشته شدند، بودند و مشاهده مي‌كردند كه چگونه انتقام آنها را گرفتم.

من در اينجا جمله‌اي از آقا امام حسين (عليه السلام) را بگويم

كه در منابع خود أهل سنت هم آمده است و خيلي هم روشن و واضح است و مشت

محكمي است بر إبن تيميه و طرفداران إبن تيميه كه مي‌گويند: «قيام امام حسين (عليه السلام) چه فوائدي داشت و چرا قيام كرد؟ و اگر در منزلش مي‌نشست، بهتر بود». آقا امام حسين (عليه السلام) در يكي از خطبه‌هايي كه خوانده، مي‌فرمايد:

من رأي سلطانا جائرا، مستحلا لحرم الله، ناكثا لعهد الله، مخالفا لسنة رسول الله صلي الله عليه و سلم، يعمل في عباد الله بالاثم و العدوان، فلم يغير

عليه بفعل و لا قول، كان حقا علي الله إن يدخله مدخله.

اگر كسي ببيند حاكم جائري (همانند يزيد و أمثال او) را كه حلال خدا را حرام كرده و حرام خدا را حلال كرده و عهد خدا را شكسته است و سنت پيامبر (صلي الله عليه و سلم) را زير پا گذاشته است و در ميان مردم، جز ستم و ظلم، كار ديگري نمي‌كند، اگر كسي در برابر اين‌چنين حاكم جائر و ضد دين مخالفت و قيام نكند و قولاً و فعلاً در برابر او نايستد، خداوند او را فرداي قيامت داخل همان آتشي مي‌كند كه آن سلطان جائر را داخل كرده است.

تاريخ الطبري، ج4، ص304 ـ الكامل في التاريخ لإبن الأثير، ج4، ص48 ـ كتاب الفتوح لأحمد بن أعثم الكوفي، ج5، ص81

يعني اگر يك حاكم جائري در جامعه باشد و ويژگي‌هاي يزيد را داشته باشد و مردم در برابر او قيام نكنند، همين مردم با آن يزيد، در جهنم در يك طبقه هستند.

اين سخن آقا امام حسين (عليه السلام) است.

جالب اين است كه امام حسين (عليه السلام) در ذيل همين خطبه مي‌فرمايد:

ألا و إن هؤلاء قد لزموا طاعة الشيطان و تركوا طاعة الرحمن و أظهروا الفساد و عطلوا الحدود و استأثروا بالفئ و أحلوا حرام الله و حرموا حلاله و أنا أحق من غير و قد أتتني كتبكم و قدمت علي رسلكم ببيعتكم، انكم لا تسلموني و لا تخذلوني، فإن تممتم علي بيعتكم تصيبوا رشدكم.

آگاه باشيد كه اين يزيد و يزيديان، ملازم فرمان شيطان هستند و دستور إلهي را زير پا گذاشتند و فسادشان را آشكار كرده‌اند و حدود إلهي را تعطيل كرده‌اند و بيت المال مسلمين را به هرگونه كه مي‌خواهند، غارت مي‌كنند و حرام خدا را حلال كرده‌اند و حلاا خدا را حرام كرده‌اند و من شايسته‌ترين فرد هستم كه در برابر اين جنايت قيام و مبارزه كنم.

اين تعبير هم در منابع أهل سنت آمده است و طبراني و هيثمي و ديگران نقل كرده‌اند كه آقا امام حسين (عليه السلام) مي‌فرمايد:

ألا ترون الحق لا يعمل به و الباطل لا يتناهي عنه، ليرغب المؤمن في لقاء الله، فإني لا أري الموت إلا سعادة و الحياة مع الظالمين إلا برما.

آيا نمي‌بينيد كه در اين حكومت به حق عمل نمي‌شود و از باطل نهي نمي‌شود؟! ...

در اين موقعيت، من شهادت را جز سعادت نمي‌بينم و زندگي با اين ظالمين را جز ننگ نمي‌بينم.

المعجمالكبير للطبراني، ج3، ص115 ـ مجمع الزوائد و منبع الفوائد للهيثمي، ج9، ص192 ـ تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج14، ص217 ـ سير أعلام النبلاء للذهبي، ج3، ص310 ـ تاريخ الطبري، ج4، ص305 ـ تاريخ الإسلام للذهبي، ج5، ص12

حالا اگر آقاي إبن تيميه گوش شنوا ندارد و عقلي ندارد كه بتواند با آن قيام امام حسين (عليه السلام) را تعقل كند، گناه امام حسين (عليه السلام) چيست؟

امام حسين (عليه السلام) تعبير عجيبي دارد كه آقاي طبري آن را نقل مي‌كند كه مي‌فرمايد:

فأنا الحسين بن علي و إبن فاطمة بنت رسول الله صلي الله عليه و سلم، نفسي مع أنفسكم و أهلي مع أهليكم، فلكم في أسوة.

من حسين فرزند علي هستم و فرزند فاطمه دختر رسول الله (صلي الله عليه و سلم) هستم. من خودم و خانواده‌ام را فداي دين مي‌كنم، من الگوي شما هستم.

تاريخ الطبري، ج4، ص304


امضای کاربر :
هر که می خواهد شهداء را بشناسد باید داستان کربلاء را بخواند. *شهید سید مرتضی آوینی*



قالَ آلامام مهدي(عليه السلام) : لا يُنازِعُنا مَوْضِعَهُ إلاّ ظالِمٌ آثِمٌ، وَ لا يَدَّعيهِ إلاّ جاحِدٌ كافِرٌ.

امام مهدي فرمود: كسى با ما، در رابطه با مقام ولايت و امامت مشاجره و منازعه نمى كند مگر آن كه ستمگر و معصيت كار باشد، همچنين كسى مدّعى ولايت و خلافت نمى شود مگر كسى كه منكر و كافر باشد
چهارشنبه 22 آبان 1392 - 23:39
نقل قول این ارسال در پاسخ
ارسال پاسخ
پرش به انجمن :